morose
تلفظ: /mə roʊs/
گوش کنید:
دانلود تلفظ
معنی: ترشرو، کج خلق، عبوس
حالت: morose یک صفت است.
مترادف ها:sullen, sulky, gloomy, bad-tempered, ill-tempered
توضیح:
اگر فردی به تیم رئال مادرید علاقمند باشد، هر گلی که این تیم می خورد می توانید او را ناراحت یا sad کند.
ولی وقتی همین فرد یکی از اعضای خانواده اش را از دست می دهد، کلمه sad دیگر چندان عمق ناراحتی او را به درستی نشان نمی دهد و اینجاست که باید از morose استفاده کنید. morose دو مفهوم اصلی دارد که عبارتند از:
۱٫ بینهایت ناراحت و افسرده
۲٫ عنق، ترشرو یا عبوس
پس در مثال از دست دادن یک عضو خانواده، از morose در معنی اولش استفاده شده است.
- َAfter her father died, she became morose and withdrawn and would not talk to anyone.
در معنی دوم، از شدت morose کمی کاسته شده است. در این حالت شما صرفاً ناراحت و عصبی هستید و دوست ندارید با کسی حرف بزنید. اگر هم حرف بزنید با لحنی بد و ناخوشایند خواهد بود. مثلاً فرض کنید یک روز برای پیدا کردن کار به سه شرکت مختلف می روید و در مصاحبه هر سه شرکت reject (رد) می شوید. وقتی به خانه برگردید، حس و حال شما دقیقاً با کلمه morose قابل بیان است: ناراحت و عبوس و افسرده.
- I was rejected and so when I came home I was morose.
یا به این مثال از مجله فوربز دقت کنید:
- What right have you to be dismal? What reason have you to be morose? You’re rich enough,” we might say to the other.
یا مثلاً دانشجویی را در نظر بگیرید که برای دانشگاه مورد علاقه اش اپلای می کند ولی متاسفانه قبول نمی شود و این شکست باعث می شود او برای چندین هفته morose باشد.
- He became morose and silent for some weeks.
تا یادم نرفته، یک آهنگ یا نقاشی یا هر اثر هنری دیگری هم میتواند Morose باشد. مثلاً آهنگی که خواننده در آن هیچ امیدی ندارد و فقط از اتفاقات بد حرف می زند و در یک کلام “دپرس” است!
- Many people believe that his music is morose and depressing.
این عصرانه را با جمله ای از کتاب I Know Why the Caged Bird Sings به پایان می برم:
- There is nothing more appalling¹ than a constantly morose child.
در اینجا به پایان عصرانه با morose می رسیم. فکر می کنید حالا بتوانید morose را در جمله ای به کار ببرید؟ پس همین الان به قسمت نظرات بروید و جمله خودتان را اضافه کنید. شما می توانید جمله خودتان را برای تمامی قسمت های عصرانه با لغت در قسمت نظرات هر لغت بنویسید و آن را با دیگر کاربران علاقمند به یادگیری زبان انگلیسی به اشتراک بگذارید. این هم آدرس صفحه: عصرانه با لغت
همچنین اگر از این مطلب خوشتان آمده، لطفا از طریق دکمه های زیر آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
۱٫ appalling = شوکه کننده
12 Comments
mah
After determining the results of the NIROO Ministry , i became very morose because i was not accepted.
سجاد قائمی نژاد
great example.
have you checked other Asrane-ba-Loghats?let’s see your example for those as well.
mah
of course,tanks for your time
سجاد قائمی نژاد
my pleasure.
ramin
I’ll become morosely if I can’t pass the IELTS exam
سجاد قائمی نژاد
بعد از become باید صفت بیاری، یعنی :
… become morose …
there is no pass or fail in IELTS, but I know what you mean.
let me assure you: you are gonna get what you want, the score you told me, because you work hard and that’s what it takes.
mahsa.m
nothing can arouse my curiosity as much as finding out why someone is very morose
سجاد قائمی نژاد
Be careful: Curiosity kills the cat!
Good job, by the way!
tayebe
.Some of Iranian singer sings morose music that with hearing these , one become depressing and dismal
conditions of employing is so bad that one became morose.
سجاد قائمی نژاد
ممنون از مثالهای خوبتون.
بعد از some of اگر اسم قابل شمارش بیاد، باید به صورت جمع باشه. یعنی:
Some of Iranian singers
فعل become هم باید یه s بگیره چون one سوم شخص مفرد هست.
depressing یعنی افسرده کننده. منظور شما افسرده هست که میشه depressed.
توی مثال دومتون هم باید become یه s بگیره بخاطر سوم شخص مفرد بودن one.
tayebe
خیلی ممنون از راهنمایی های خیلی خوبتون
سجاد قائمی نژاد
خواهش می کنم.