فرق effect با affect
این دو کلمه که از نظر ظاهری بسیار شبیه به هم هستند، معنی متفاوتی دارند. از آنجاییکه تلفظ درست حتی از معنی کلمه هم مهمتر است، ابتدا به تلفظ این دو کلمه گوش کنید:
به تلفظ affect گوش کنید: /ə fekt/
دانلود تلفظ affect
به تلفظ effect گوش کنید: /I fekt/
دانلود تلفظ effect
همانطور که می بینید این دو کلمه از نظر تلفظ هم بسیار شبیه به هم هستند. به کلماتی که مثل هم تلفظ یا نوشته می شوند homonym گفته می شود. homonym ها می توانند بسیار گیج کننده باشند. مثلاً کلمات to، too و two همگی مثل هم تلفظ می شوند، در حالیکه معنی آنها زمین تا آسمان با هم فرق دارد. در آینده بیشتر از این homonym ها در کلمات گیج کننده خواهید دید.
affect
- affect یک فعل و به معنی تاثیر گذاشتن، تحت تاثیر قرار دادن و مبتلا کردن است. نکته ای که باید مدنظر داشته باشید این است که affect حرف اضافه نمی گیرد. مثلا فرض کنید می خواهید بگویید چیزی شما را تحت تاثیر قرار داد:
- It affected me.
یا یک بیماری خاص ممکن است بیشتر افراد پیر را مبتلا کند:
- It’s a disease which affects mainly old people.
هوای سرد می تواند محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد:
- Cold weather affected the crops.
یا مثال های زیر:
- Many buildings were badly affected by the storm.
- Alcohol affects reaction time.
effect
effect اغلب یک اسم است. البته کلمه “اغلب” بسیار معنی دار است. در معنای اسمش، effect یعنی اثر. پس هرگاه بخواهید بگویید اثر یک دارو، باید از effect استفاده کنید، نه از affect.
- the effect of the medicine.
در این معنای خودش، کلمه effect با کلماتی چون result و consequence مترادف است. به مثال های زیر دقت کنید:
- Exposure to the sun had the effect of toughening his skin.
-
His hard-work had no effect.
-
He now needs more of the drug to achieve the same effect.
-
The accident has had a bad effect on him.
- The effects of the drug soon wore off.
اما فرق effect با affect پیچیده تر از این حرف هاست، چون effect حالت فعل هم دارد و در آن حالت به معنی موجب شدن، باعث شدن و بوجود آوردن می باشد. بعنوان مثال یک نامزد ریاست جمهوری در تبلیغاتش قول تغییرات زیادی را به مردم می دهد، اما حتی افرادی که به او رای می دهند هم می دانند که ایجاد آن همه تغییر غیر ممکن است:
- The president was unable to effect the changes he promised during his campaign.
پس همانطور که دیدید، در جمله فوق effect یک فعل و به معنی بوجود آوردن یا باعث شدن است. مثال های دیگری از این حالت فعل کلمه effect را ببینید:
- They are trying to effect a settlement of the dispute.
- The duty of the legislature is to effect the will of the people.
حالت فعل effect دلیل اصلی گیج کننده بودن فرق effect با affect نیست. دلیل اصلی این مشکل، معنی مرتبط با تاثیر کلمات effect و affect است. اگر بخواهم جمع بندی کنم، هروقت خواستید بگویید تاثیر گذاشتن، باید از affect و هرگاه خواستید بگویید تاثیر باید بگویید effect. به عنوان مثال، همانطور که در تصویر زیر می بینید، رعد و برق روی درخت تاثر می گذارد و اثر آن سوختگی درخت است.
این هم از فرق effect با affect . از این پس می توانید با خیال راحت این دو کلمه را درست در جملاتتان استفاده کنید. یادتان نرود در اینجا رایج ترین معانی این دو کلمه را بررسی کرده ام و تاکید من روی عامل گیج کنندگی این کلمات می باشد.
اگر از این مطلب خوشتان آمده، لطفاً آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
4 Comments
mrshojaee
this post affected me to use word “effect” more accurately
فرزاد
Pollution has lots of adverse effects on ecosystems. It affects every parts of the miracle of life, indefatigably.
سجاد قائمی نژاد
کاربرد کلمه indefatigable رو یک بار بررسی کن. این کلمه در موقعیتی که شما استفاده کردی چندان مناسب نیست. اگر در مورد یک ماشین حرف می زدی و کارکردن ماشین رو indefatigable توصیف می کردی کاملاً درست می بود. یا مثلاً یک فرد سخت کوش و مصمم حتماً indefatigable هست. اما آلودگی، نه!
احسان
دم کاربرایی که انگلیسی پیام میزارن گرم