abject
تلفظ: /æb.dʒekt/
گوش کنید:
دانلود تلفظ
معنی: رقت انگیز -پست و فرو مایه – خفت آور
حالت: abject یک صفت است قید آن abjectly می باشد.
مترادف ها: miserable, hopeless, pathetic, contemptible, base, low, vile, worthless
توضیح:
abject یکی از کلمات بسیار قوی برای توصیف نهایت بد بودن و رقت بار بودن یک موقعیت است. فقر مراتب مختلفی دارد که فقری که abject باشد بدترین و فلاکت بارترین نوع آن است. کلمه destitute که یادتان هست؟ قبلا در مجموعه عصرانه با لغت راجع به آن حرف زدم.
- abject poverty
پس، بی خانمانی وضعیتی است که می توان آن را abject توصیف کرد. خیلی ساده بگویم، abject یعنی نهایت هر چیز بدی و آن چیز بد می تواند فقر، بدبختی، وحشت و … باشد. مثال های زیر را بخوانید:
- In her abject unhappiness she seeks solace in flight, running away from home at age sixteen.
- People are having fun in this town, it’s not all poverty and abject misery.
- They live in abject misery.
abject، همانطور که در بالا گفتم، به معنای خفت آور و ناشی از حقارت هم هست. مثلاً یک عذرخواهی می تواند خفت بار باشد:
- an abject apology
بزدلی هم می تواند abject باشد:
- abject cowardice.
یا مردم یک کشور ممکن است فرماندهی که تسلیم متجاوزان شده را بزدلی واقعی (بزدل به معنی واقعی کلمه!) بنامند:
- People thought he was an abject coward because he surrendered to the invaders.
یا مثلاً وزرای یک پادشاه ممکن است به شکلی کاملاً حقارت آمیز و خفت بار به پادشاه احترام بگذارند، مثلاً حتی پای او را ببوسند:
البته این موضوع ممکن است حتی در محیط های کاری امروزی هم رخ دهد و شخصی از روی چاپلوسی و تملق به شکلی خفت بار به رئیس خود احترام بگذارد:
- He is almost abject in his respect for his boss.
یا در توصیف نوع چاپلوسی همین کارمند می توان گفت:
- abject flattery
اگر احساس می کنید معنی abject را یاد گرفته اید، به قسمت نظرات بروید و جمله خودتان را اضافه کنید. شما می توانید جمله خودتان را برای تمامی قسمت های عصرانه با لغت در قسمت نظرات هر لغت بنویسید و آن را با دیگر کاربران علاقمند به یادگیری زبان انگلیسی به اشتراک بگذارید. این هم آدرس صفحه: عصرانه با لغت
این هم از عصرانه با لغت امروز. شما می توانید سوال ها یا نظرات خود را در قسمت نظرات مطرح کنید. همچنین اگر از این مطلب خوشتان آمده، لطفا از طریق دکمه های زیر آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
23 Comments
arefeh jj
🙁 …it wasn’t his fault…but his boss made him to apologize abjectly
سجاد قائمی نژاد
not a good boss.
nice sentence.
davoud
feeling that my society and culture is the best, to me, is the abject lowbrow
Parisa
Jealous people have abject lifes. They are never satisfy from their situation and always think about other’s progress and try to prevent them.
سجاد قائمی نژاد
exactly.
change the verb satisfy like this:
…. they are never satisfied and …
Parisa
Thanks.
فرزاد
Exp-1: They were so exhausted. They had returned from a terrible war. But no one really don’t know who they are. The only thing which could be inferred from their eyes was their abjectly biased minds.
سجاد قائمی نژاد
….but no one really knew …
فرزاد
That’s right, thank you …
سجاد قائمی نژاد
You’re welcome
atiyeh
The earthquake destroys their city abjectly
royagheisori
he had an abject sallery
سجاد قائمی نژاد
Usually, abject comes for things that are already bad: terror, misery, poverty
Of course it has some other meanings, as I explained, but here, you are using the first meaning and SALARY is not sth bad!
ali
.abject inflation throughout the country leads to this misery
سجاد قائمی نژاد
did you mean : …has led to this misery?
mah
tanks of god due to i dont experience abject situation in my personal life.
سجاد قائمی نژاد
این جمله با کمترین تغییر باید حداقل به شکل زیر گفته بشه:
Thank God I haven’t experienced any abject situation in my personal life.
به کاربرد زمان حال کامل دقت کنید. شما منظورتون اینه که تا حالا توی موقعیت خاصی نبودی، بنابراین زمان حال کامل به بهترین نحو این منظور رو می رسونه. اگر در مورد زمان حال کامل سوال دارید لطفاً در پرسشکده مطرح کنید.
ramin
If you wanna evaluate yourself as boss, you will show abject respect to his boss
سجاد قائمی نژاد
معنی فارسی جمله چیه؟
ramin
اگه می خوای خودت رو تا ریاست بالا بکشی شما باید چاپلوسی را به رئیست نشان بدی
سجاد قائمی نژاد
evaluate به معنی ارزیابی کردن و … هست. بالا بردن یا بالا کشیدن نیست.
می تونی به این شکل بگی:
If you wanna move up the ladder and become a boss, you MUST show abject respect to your boss.
به must دقت کن.
ramin
اگه از کلمه elevate استفاده کنم مشکلی نداره؟
سجاد قائمی نژاد
چرا که نه. اتفاقاً اصطلاحی داریم خیلی هم رسمی هست:
be elevated to + POSITION
مثلاً:
He was elevated to Managing Partner.